احتمالاً تا حالا شنیدی که ۹۰٪ استارتاپها شکست میخورن، ولی میدونی چرا؟ مشکل اصلی، ایدههای بد یا کمبود انگیزه نیست، بلکه مدیریت نادرست پول و نداشتن برنامهریزی مالی است. یعنی اگه از همون اول بدونی چقدر پول لازم داری، چطور باید خرجش کنی و کی به سود میرسی، شانس موفقیتت چند برابر میشه. پس بیایید ببینیم چطور میتونیم جلوی این شکست رو بگیریم!
خیلیها فکر میکنن پول فقط یه عدد تو حساب بانکیه، ولی در واقع این سوخت موتور استارتاپ توئه! اگه درست مدیریت نشه، هر چقدر هم ایدهات فوقالعاده باشه، به جایی نمیرسی. برنامهریزی مالی یعنی اینکه از همون اول بدونی:
- چقدر پول برای شروع و ادامه کار نیاز داری؟
- چطور خرج کنی که پولت زود تموم نشه؟
- درآمدت چطور رشد میکنه و کی به سود میرسی؟
بدون برنامهریزی مالی چه اتفاقی میافته؟
هیچی برای یه کارآفرین خطرناکتر از این نیست که وسط راه سرمایهش تموم بشه.
متاسفانه این اتفاق زیاد هم پیش میاد. حتی توی بهترین شرایط بازار هم حدود نصف استارتاپها تا پنج سال بیشتر دووم نمیارن و بعدش به خاطر مشکلات مالی کار رو متوقف میکنن.
مثلاً چند سال پیش، استارتاپ بقچه که یه سرویس سفارش آنلاین نون بود، با وجود رشد خوب تعداد کاربران و سفارشها، به خاطر مدیریت مالی ضعیف، نتونست ادامه بده. یکی از بنیانگذارهای بقچه خودش بعدها در یک پست مربوط به پایان کار بقچه اعلام کرد که نداشتن حسابداری درست و دقیق باعث شد مجبور بشن کسبوکارشون رو تعطیل کنن.
برای همینه که با یه برنامهی مالی درست و حسابی، میتونی سرمایه جذب کنی، توی بحرانها گلیم خودتو از آب بکشی بیرون و هم مسیر موفقیتت رو هموارتر کنی.
البته یادت باشه که مدیریت مالی استارتاپی با مدیریت مالی شخصی خیلی فرق داره.
توی ادامه، نکاتی رو برات آوردیم که هم از تجربهی ما به عنوان یه ونچر استودیو استخراج شده، هم از تجربهی کارآفرینایی که این مسیر رو رفتن و ازش درس گرفتن.
مراحل برنامهریزی مالی برای استارتاپ

مدیریت مالی استارتاپ از همون اول شاید یه کم سخت به نظر برسه، چون اصولاً استارتاپها ذاتاً پر ریسکن.
ممکنه یه روز هیچ سرمایهای نداشته باشی و فرداش سرمایه از در و دیوار سرازیر بشه!
وظیفهی تو اینه که با برنامهریزی اشتباه، این ریسک رو بدتر نکنی.
بریم ببینیم چه میشه کرد.
۱. هزینههای کسبوکارت رو مشخص کن
خیلی از استارتاپها بدون اینکه دقیق بدونن چقدر هزینه دارن و پولشون قراره کجا خرج بشه، کارشون رو شروع میکنن و معمولاً هم وسط راه به مشکل میخورن و کم میارن.
پس بهتره از همون اول، هزینههاتو دستهبندی و مشخص کنی:
- هزینههای اولیه: مثل طراحی یا ساخت محصول، تبلیغات اولیه، حقوق تیم، خرید تجهیزات و هر چیزی که برای استارت زدن کارت لازمه.
- هزینههای جاری: مثل هزینهی نگهداری سرورها، حقوق ماهانهی تیم، تبلیغات مداوم و هزینههای بازاریابی.
- هزینههای پیشبینی نشده: برای وقتایی که یه مشکل فنی پیش میاد، نیاز به اصلاح محصول داری یا یه کمپین فوری باید راه بندازی.
بهترین استارتاپها همیشه یه مبلغ مشخص رو از قبل کنار میذارن تا تو مواقع اضطراری غافلگیر نشن.
یه کار دیگه هم که میشه برای کم کردن خطر هزینههای پیشبینی نشده انجام داد اینه که زیرساختهای فیزیکی مثل تجهیزات و محل کار رو بیمه کنن؛ اینطوری حتی اگه اتفاق غیرمنتظرهای هم بیفته، فاجعهی مالی پیش نمیاد.
۲. درآمدت رو پیشبینی کن
حالا که هزینهها رو میدونی، وقتشه درآمدت رو هم پیشبینی کنی.
آیا محصولت فروش مستقیم داره؟
یا اشتراک ماهانه ارائه میدی؟
رشد مشتریهات رو چطور پیشبینی میکنی؟
مثال:
اگه از هر مشتری ۳۰۰ هزار تومان سود خالص داشته باشی،
و بتونی در سه ماه اول ۱۰۰۰ مشتری جذب کنی،
درآمدت توی ۳ ماه اول ۳۰۰ میلیون تومان میشه.
پس، اگه ۱۵۰ میلیون تومان سرمایه اولیه داشته باشی، به احتمال زیاد از ماه چهارم به سود میرسی!
۳. بودجهبندی دقیق داشته باش
بعد از یه مدت کار کردن کمکم دستت میاد که هزینههات دقیقاً چی هستن و درآمدت چقدر بالا پایین داره، حتی اگه هنوز همه چیز پایدار و متعادل نباشه.
با این حال حتماً باید یه بودجهی مشخص داشته باشی.
بودجهبندی درست باعث میشه سرمایهت الکی هدر نره و دقیقاً بره سمت جاهایی که خودت براش برنامهریزی کردی.
مثلاً ممکنه تصمیم بگیری بیشترین بودجه رو برای توسعهی محصول صرف کنی، یا بیشترش رو برای مارکتینگ کنار بذاری.
یا شاید هم به این نتیجه برسی که بعضی هزینهها اصلاً توی این مرحله ضروری نیستن و باید فعلاً حذف بشن.
مهم اینه که با کمترین میزان آزمون و خطا، یه بودجهبندی درست و منطقی برای خودت بچینی.
تا اینجای کار، همه چیز تقریباً مثل کسبوکارهای معمولی بود؛ یعنی هر بیزینسی باید حواسش به بودجه، هزینه و درآمدش باشه. ولی از اینجا به بعد، یه سری چیزا مخصوص استارتاپهاست که باید بیشتر حواست بهشون باشه.
۴. مراقب هزینهی رشد استارتاپت باش
اوایل کار ممکنه سرمایهت محدود باشه و هنوز خبری از درآمد درست و حسابی نباشه؛ ولی یه جاهایی ممکنه یکهو سرمایه جذب کنی یا به خاطر محبوبیت بین کاربرها به درآمد واقعی برسی.
اصلاً یکی از امیدهای اصلی ما از راهاندازی استارتاپ همینه که سریع رشد کنیم، چیزی که تو کسبوکارهای معمولی خیلی کم پیش میاد. اما همین رشد سریع، برای کسی که بلد نیست مدیریت مالی کنه، میتونه تبدیل به یه خطر جدی بشه.
اگه هنوز جذب سرمایه نکردی، اول یه سر به راهنمای جذب سرمایه بزن و بعد برگرد به این مرحله.
ولی اگه سرمایه وارد کسبوکارت شده، دیگه باید حسابی حواست جمع باشه.
افزایش درآمد و محبوبیت مجبورت میکنه بیشتر روی زیرساختها، جذب نیرو و ارتقای ابزارها و فناوریها هزینه کنی. هرچند این مرحله هیجانانگیزه، اما باید حواست باشه که پولت جای اشتباهی خرج نشه.
مثلاً یه استارتاپ آمریکایی به اسم Homejoy دقیقاً به خاطر همین قضیه فقط سه سال دوام آورد و بعدش کارش به تعطیلی کشید.
Homejoy پلتفرمی بود که خدمات تمیزکاری منزل ارائه میداد، طوری که کاربر میتونست خودش نیروی خدماتی مورد نظرش رو توی پلتفرم پیدا کنه و مستقیم باهاش لینک بشه.
تو همون دو سال اول، Homejoy اونقدر سریع رشد کرد که دیگه نتونست کیفیت خدماتش رو حفظ کنه.
از طرفی، برای اینکه مشکلاتش رو جبران کنه، مدام به مشتریها تخفیف میداد و این کار باعث شد فشار زیادی روی مدل کسبوکارش وارد بشه.
در نهایت هم شرکت هم از نظر عملیاتی و هم مالی شکست خورد و تعطیل شد.
یادت نره: رشد سریع هم خودش یه جور ریسکه.
۵. گزارش مالی آماده کن
حتی اگه اوضاع مالی استارتاپت رو به راه باشه، باز هم باید بتونی این رو شفاف و دقیق به بقیه نشون بدی.
اگه سرمایهگذار داری، بدون که سرمایهگذار منتظر اینه خیلی واضح بهش بگی که پولی که گذاشته چقدر رشد کرده.
اگه هم تا یه جایی بدون سرمایهگذار پیش رفتی و الان میخوای یه سرمایهگذار یا یه ونچر رو قانع کنی که بهت پول بده، باید یه گزارش مالی درست و حسابی آماده داشته باشی که وضعیت درآمد، هزینهها و سودآوریت رو نشون بده.
توی گزارشهای مالی مثل ترازنامه، مشخص میشه استارتاپ چه داراییهایی داره یا توی گزارش درآمد، وضعیت هزینه به درآمد و مسیرهای اصلی درآمدزایی استارتاپ مشخص میشه.
این کارها به یه نیروی متخصص یا مدیر مالی حرفهای نیاز داره، چون مدیریت مالی پیشرفته، کلی جزئیات و تخصص میطلبه.
ولی اگه فعلاً نیروی متخصص نداری یا خودت از پس شروع کار برمیای، نگران نباش!
ما یه سری ابزار کاربردی بهت معرفی میکنیم که بهت کمک میکنه.
ابزارهای مدیریت مالی برای استارتاپ
حالا وقتشه همه چیز رو مرتب و دقیق ثبت کنی.
ابزارهای خوب حسابداری و مدیریت مالی کمک میکنن همهی اطلاعات مالی یه جا جمع بشه، گزارشدهی راحتتر انجام بشه و کلی از کارها هم به صورت خودکار جلو بره.
ابزارهای زیادی برای این کار وجود داره، مثل:
QuickBooks
کوییکبوکس یکی از جامعترین نرمافزارهای حسابداری دنیاست و اگه استارتاپت قراره توی بازارهای جهانی فعالیت کنه، انتخاب خیلی خوبیه.
تقریباً هر چیزی که از یه نرمافزار مدیریت مالی بخوای، توی کوییکبوکس پیدا میشه:
- میتونی هزینهها و درآمدهاتو ثبت کنی
- به حساب بانکیت وصل بشی تا همه چیز یکپارچه بشه
- گزارشهای مالی بگیری
- با انواع واحدهای پولی کار کنی و
- بودجهبندی و مدیریت انبار انجام بدی.
Wave
ویو برای استارتاپهای کوچیکی که هنوز خیلی رشد نکردن، عالیه؛ چون کسبوکارهای کوچیک معمولاً به امکانات پیچیده نیاز ندارن و میتونن با نسخهی رایگان ویو کلی کارشون رو راه بندازن.
با ویو میتونی همهی هزینهها و درآمدها رو یه جا جمع کنی و خیالت راحت باشه که همه چیز سر جاشه.
Google Sheets
اگر هم واقعا حوصله نداری با یه نرمافزار جدید کار کنی، خودت هزینه و درآمدت رو توی گوگل شیت بنویس تا همه چی دست کم مکتوب باشه. این روش خیلی ساده پیش میره و برای شروع کارت رو پیش میبره.
جمع بندی
اگه از همون اول برنامهریزی مالی نداشته باشی، ممکنه خیلی زود منابع مالیت تموم بشه و حتی قبل از رسیدن به سوددهی، شکست بخوری. اما با یه برنامه درست، میتونی:
- هزینهها رو شفاف کنی.
- درآمدت رو پیشبینی کنی.
- سرمایهگذارها رو قانع کنی.
- با اطمینان برای رشد و توسعه استارتاپت برنامهریزی کنی.
پس از همین الان شروع کن و برنامه مالی استارتاپت رو بچین!
اگه دنبال یه راهکار حرفهای برای مدیریت مالی و جذب سرمایهگذار هستی، ODC Venture اینجاست که بهت کمک کنه. با تیم حرفهای او دی سی، استارتاپت رو به سطح بعدی برسون.